من وتو و شکار لحظه ها!
الینای ِ من کاش وقت بیشتری داشتم و می تونستم لحظه لحظه با تو بودن را اینجا ثبت کنم اما به سختی یه وقت آزاد پیدا میکنم . الان 10 روزی هست که برگشتیم به خونمون و بی خوابی های شبانه من و تو همچنان ادامه داره همه میگفتن بعد از چله خوب میشی اما انگار عادت خوابیدنت عوض شده و روزا خوابی و من با هزار زور تو رو بیدار میکنم و تو به صد ناز بیدار میشی و شیر میخوری و دوباره میخوابی ! اما نصف شب که میشی اینقد گشنه ای و همش شیر میخوری که من دیگه ضعف میکنم تازه بعد هم که سیر میشی دوست داری باهات حرف بزنم و یا بلندت کنم و تو خونه بچرخیم وقتی میذارمت رو شونه ام توچونه ات را میچسبونی به شونه چپم و با اون چشمای قشنگت همه جای خونه رو نگاه میکنی و قیافه ...
نویسنده :
منا مامان الینا
18:30